دوستش دارم و... (رویا زرین)
دوستش دارم
لبخندش را...
فریبی نه که هدیه ای می انگارم...
من همه ی سنگهایش را پرستیده ام و
آتش و
آب و خاکش را...
من آفتابش را پوشیده ام
و عصاره ماهتابش را
پیاله پیاله نوشیده ام
دوستش می دارم
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱:۳۰ ب.ظ
توسط کریم
|
...I Love God